مقدمه:

تربیت قرآنی با عنوان تلاشی و اقدامی در مسیرِ کمال انسانی دارای اصولی و مبانی است، اصول و مبانی که بدون اینها تربیت قرآنی از جریان خود خارج خواهد شد. یکی از این اصول که مقدمه برای تمامی تلاش‌هایی است که در مسیر تربیت قرآنی باید انجام شود و این نقط? شروع به شمار می رود اصل قیام برای خدا است. پس از آنکه فهمیدیم تربیت قرآنی، تربیتی است برای ربّانی شدن و دریافتیم که تلاش خود، اصالت در تربیت قرآنی دارد به اصل سوم می‌رسیم که به نوعی مقدم? تمامی تلاش ها برای تربیت قرآنی است و آن قیام است. این قیام به معنای بیداری است، به معنای برخاستن از خوابی است که انسان ها الناس نیاموا فاذا ماتوا انتبهوادر دنیای مادی گرفتار این خوابند. ما به واسط? دور افتادن از حقیقتِ علمی و بلندِ خودمان و به واسط? جریانِ تکوینی که خدا و به اراده و لطف خود برای ما تقدیر فرموده است از مقام لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍبه مقام ثم رددناه اسفل سافلین ، فرو افتاده ایم و این مقام اسفل سافلین چنان مستی دارد که ما در مستی شیرین آن در حال خواب و لذت هستیم. و چه بسا بارها خداوند خواسته که ما را از این خواب بیدار کند، اما چنان در شیرینی این خواب غوطه‌ور هستیم که بنای بیدار شدن نداریم.

 تا آنکه مرگ چشم ما را باز کند که به حکم آی? لقد کنت فی غفلة من هذا فکشفنا عنک غطائک فبَصُرک الیوم حدید ،‌ مرگ چشمان ما را تیز خواهد کرد و دیدگان ما را به حقیقت بیداری باز خواهد نمود.

تربیت قرآنی با عنوان تلاشی و اقدامی در مسیرِ کمال انسانی دارای اصولی و مبانی است


اولّین و مهمترین مقدّمه در تربیت قرآنی ادراک واقعیّتِ خوابی است که گرفتار آنیم ، تا این ادراک پیش نیاید و تا انسان اراد? بیدار شدن در خودش ایجاد نکند تربیت قرآنی اتفاق نخواهد افتاد. بیداری مقدمه ای است برای انجام افعال انسانی، در زندگی عادی ما هم همین گونه است. از انسان خواب که توقعی نمی رود. انسانِ خواب نه مسئول است، نه معلم است، نه فاعل است، نه مرید است. انسان خواب گویی مرده است. تا خواب باشیم فعلِ عاقلانه ای از ما سر نخواهد زد. به محض بیداری است که انسان می فهمد که دارد چه می‌کند و باید چه بکند و چگونه باید هدف خود را دنبال کند و چگونه باید به هدف خود نزدیک شود. ولو یک انسان خواب حتی اگر غلت غلتان از بلندی فرو بیفتد به پستی کسی او را نه ملامت می کند و نه کسی او را تحسین خواهد کرد، او خواب بوده. اولین اصل در تربیت، بیداری است، بیداری از لذتِ خواب دنیا، بیداری از مستیِ دنیا، بیداری از عاداتِ نادرست، بیداری از تعصباتِ غلط، بیداری از اندیشه های رسوب یافته‌ای که انسان هیچ آگاهی و دقتی نسبت به این اندیشه‌ها ندارد، بیداری نسبت به هم? اینها، ‌حتی بیداری نسبت به دینی که عادت انسان شده، که بدترین خواب است.

اولّین و مهمترین مقدّمه در تربیت قرآنی ادراک واقعیّتِ خوابی است که گرفتار آنیم

بدترین خواب دینی است که عادت انسان شده که بدترین خواب است ، بدترین خواب دینی است که عادت انسان شده است. نمازی است که انسان از حیث عادت آن را می خواند. روزه‌ای است که انسان به حکم عادت این روزه را می‌گیرد. حج و زکات و ذکر و صلواتی است که انسان بدون توجّه به حقیقتش آن را انجام می دهد. این چه معنی دارد؟ باید بیدار شد از اینها، باید ادراک کرد که حقیقت تربیت قرآنی، تربیتی مبتنی بر بیداری است. قل انما ادعوا الی الله علی بصیره انا و من اتبعنی من انسان ها را به سمت خدا می‌خوانم أَدْعُو إِلَى اللّهِ عَلَى بَصِیرَةٍ ، منتها بیداری از آنها تلقی می کنم. انسانهای مست و خواب به درد دعوت پیامبر نمی خورند. همراهان پیامبر نیستند. خواب آلودگانی که نمازشان با خواب است، روزه شان با خواب است،‌ حج و زکاتشان به خواب است. اینها همراه پیامبر نیستند. اینها اصلاً همراه نیستند. اینها همچون مستانی هستند که هیچ ادراکی از فعل خودشان ندارند. ادعای دینداری دارند. حقیقت دینداری در آنان دیده نمی شود. لذا اولین توصیه پیغمبر در تربیت قرآنی قیام برای خدا است. قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُم بِوَاحِدَةٍ؟‌ من یک چیز از شما می خواهم، پیغمبر به مردم بگو تمام النصیحه من یک چیز است: تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَىبرخیزید برای خدا، دو تا دو تا اگر نشد تنها برخیزید ، نگذارید مستی دنیا شما را بگیرد، در خواب نمانید. شرطش چیست؟ شرطش این است که انسان مترسد فرصت‌های بیداری باشد، پیغمبر اکرم در آن روایت بلند خودشان که حقیقتاً روایتی است تربیتی، مبتنی بر مدیریت آموزش. می فرمایند : إِنَّ لِلَّهِ فِی أَیّامِ دَهْرِکُمْ نَفَحَاتٍ‏ أَلَا فَتَعرَضوا لَهَا

در دوران زندگی شما فرصت های خاصی است، در کمین این لحظه ها باشید. در دور? زندگی هر کسی خدا فرصت‌هایی را پدید می‌آورد برای بیدار شدن. گاهی این بیدار شدن در خواندنِ یک آی? قرآن است، گاهی در شنیدن یک وعظ در مجلس وعظ و خطاب است. گاهی در کلاسی است که معلم صاحب نفسی در آن کلاس مشغول به افاضه است. گاهی در دیدن یک برگ گل است . گاهی در نگاه به دریا با هم?‌عظمت آن است. گاهی در تأمل در مرگ دوست یا آشنایی است. هم?‌ اینها یک فرصت است. لحظه لحظه اینها فرصت‌هایی است «أَلَا فَتَعرَضوا لَهَا » که باید انسان در کمین آنها باشد. آنها فرصت‌‎های بیداری است. چه خودمان را می خواهیم تربیت کنیم باید مترسد این لحظ ها باشیم چه دیگران را می‌خواهیم قرآنی تربیت کنیم باید در گام نخست برای آنها فرصت‌های بیداری فراهم کنیم. مربی قرآنی که برای دانشجوی خودش، دانش آموز خودش فرصت بیداری فراهم نمی کند این تربیتش، تربیت قرآنی نیست. تربیت پیامبر گونه نیست، مربی که چیزهایی را از روز نخست فرا گرفته 10 سال است دارد درس می‌دهد و هر روز همان‌ها را هم تکرار می کند. فرصت خلاقیت، فرصت سؤال، فرصت شک، فرصت بیداری به دانشجوی خودش نمی دهد این نوعِ تربیتش، تربیتِ قرآنی نیست.

اصل سوم قیام برای خدا با مترصد بودن و در کمین بود فرصت های بیداری .

إِنَّ لِلَّهِ فِی أَیّامِ دَهْرِکُمْ نَفَحَاتٍ‏ أَلَا فَتَعرَضوا لَهَا

در دوران زندگی شما فرصت های خاصی است،

در کمین این لحظه ها باشید

باید ادراک کرد که حقیقت تربیت قرآنی، تربیتی مبتنی بر بیداری است.

( قل انما ادعوا الی الله علی بصیره انا و من اتبعنی)